حسین درودیان- تحلیلگر اقتصادی
سقف فروش نفت ایران شفاف نیست؛ دولت عدد رسمی و شفافی درباره نرخ رسمی فروش نفت اعلام نکرده لذا ۲۰۰ تا ۴۰۰ هزار بشکه در روز خبرهایی است که میزان فروش نفت را به تصویر میکشد؛ با توجه به اینکه همچنان مرجع رسمی در کشور برای اعلام میزان فروش نفت وجود ندارد می¬توان گفت رسماً با فروش یک میلیون بشکه نفت در روز فاصله داریم. بر این اساس، اعلام فروش یک میلیون بشکه نفت در روز خوشبینانه است و امیدبخشی در آن تأثیری در اقتصاد و بودجه کشور به جای نمیگذارد.
فروش یک میلیون بشکه نفت در روز که سخنگوی ستاد بودجه برای امیدآفرینی مردم عنوان کرده است را این گونه میتوان تفسیر کرد که ممکن است دولت در سال آینده امیدوار به گشایشهای سیاسی است؛ گشایشهایی از جمله پیشنهاد رئیس جمهور فرانسه یا موضوعات دیگری که میتواند منجر به یک گشایش نسبی شود حتی اگر توافق جامعی در دستور کار قرار نگیرد.
کسری بودجه سال ۹۹ بسیار جدی است؛ هر چند دولت تلاش میکند تا خود را بینیاز از درآمدهای نفتی نشان دهد اما کسری بودجه هنگفت سال آینده خطر عدم پرداختهای جاری دولت را در قالبهای مختلف به دنبال دارد؛ کسری بودجه خطر افزایش استقراض بزرگ از بانک مرکزی را دو برابر میکند؛ تورم، رکود و افزایش گرانیها نتیجه سیاستهای استقراضی از بانک مرکزی خواهد بود. هر چند تورم تابعی از افزایش نرخ ارز است اما شرایط سیاسی و اقتصادی بیثبات و افزایش نرخ ارز خطر افزایش تورم را به دنبال خواهد داشت. اگر دولت برنامه و سیاست مدونی در راستای تأمین بودجه خود از طریق افزایش پایههای مالیاتی و تعریف پایههای جدید بدون فشار به اقشار متوسط و ضعیف جامعه تعریف نکند و تأمین مالی سالم را در دستور کار قرار ندهد؛ عدم فروش یک میلیون بشکه نفت در روز نه تنها به امیدواری منجر نمیشود بلکه عدم پرداخت حقوق و دستمزدها یا ایجاد توقف در آنها و افزایش گرانی، رکود و بیکاری زمینهساز تنگناها و التهاب تازهای در عرصه اجتماعی خواهد بود. لذا واقعنگری و برنامهریزی براساس واقعیات اقتصادی و دوری از خوشبینیهای زیانآور رویکرد مهمی است که دولت باید با جدیت به دنبال آن باشد.
نظر شما